تو يه سنگ دلي نميدوني عشق چيه نميدوني وقتي نيستي دنيا مشکيه
ميدونم تو ديگه واسم عاشق نيستي من همونم تو اون ادمه سابق نيستي
آره بزا برو بزا منم ببرم ازياد تورو دوست ندارم ديگه بزنم فرياد
تو تهمت زدي به عشق پاکم با حرفات کردي منو زنده خاکم
اره خجالت نکش بگو من بد بودم اصلا بين همه بدا واست بدتر بودم
شايد قسمتم اينه بايد عادت کنم که مشکلات هميشه خاکم کنن
verse2
چيه تو خودتي.چرا خب حرف نميزني ميدونم غصه ها زيادن و دلتنگيا شديد
چرا هنو چشات خيرس به تموم نامه هاش همون بي خدا بود تورو تنهات گذاشت
خب فرياد بزن تا خالي شي داداشي اون رفته و تو چرا تو خيالت باهاشي
همش دروغ بود ميمونم تا اخرش باهات گفتي پشتتم تو سختي و مشکلات
الان با اوني و خيلي حالت مساعده ميدونستم هميشه دل تو پره مسافره
فک ميکردم آره توام صادقي بام ولي سوء استفاده کردي از سادگيام
دفتر خاطراتو باهمديگه ورق ميزديم خيلي دير فهميدم که تو برعکس مني
وقتي فهميدم با اوني دلم شد تيکه پاره تو خوش باش منم ميميرم بي گلايه
vers3
خيلي سخته نشه خط بکشي رو خاطرات بخاي فرار کني ازشو باشن پابه پات
توي ذهنم پره سوالاي بي دليله لمس دستات تو دستاي يه غريبه
چه سخته تو خيالت با يکي سرکني برات سخت باشه نبودشو باور کني
الان ذانوهاتو بغل کردي گريه ميکني ببين يه روزه نديديش داري سکته ميکني
واسه رسيدن به تو به هر دري زدم از چي بگم؟ که تو سرتري ازم ؟
همه قافيه هامم از روي نفرت ميگن که شايد به اين دلم درس عبرت بدن
حالا خفه شو بي معرفت خسته شدم دراي رو به من خيلي وقته که بسته شدن
بسته شدن تا ديگه هيچ راهي نمونه اين شعرو بيته که آخره رابطمونه
verse4
دوباره تنهايي شده مرهم غمم بگو حالا که نيستي به کي دردمو بگم
به کي بگم منو عشقمو درکم کنه؟ به اوني که هرثانيه ميخاد منو ترکم کنه؟
تن کثيفتو فروختي به يه هرزه دل واسه جدايي از تو کوله بارو بسته دل
آدم الکيم دورو برم زياده مثه تو ميام دلمو ميبرم ازون ديار دل تو
ديگه بيا روي جسدم خاک و گل بريز اخه درمون درد من ديگه گريه نيست
ديگه زندگيمون شده بود غم يکسره آره پيش هرکي هستي برو خوش بگذره
آخرین ارسال های انجمن
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
دوستان مدیر سایت | 0 | 165 | admin |